دنیای فوق سریع معاملات فرکانس بالا (HFT) را کاوش کنید. این راهنمای جهانی سیستم ها، استراتژی ها، فناوری ها و تأثیر بازار HFT را رمزگشایی می کند.
پرده برداری از معاملات الگوریتمی: ساز و کار درونی سیستم های معاملات فرکانس بالا
در زمانی که پلک می زنید، یک سیستم معاملات فرکانس بالا (HFT) می تواند هزاران معامله را در چندین بورس جهانی انجام دهد. این واقعیت بازارهای مالی مدرن است، حوزه ای که در آن نبردها برای سود در میکروثانیه ها - میلیونیم ثانیه - برنده و باخته می شوند. معاملات الگوریتمی، استفاده از برنامه های کامپیوتری برای انجام معاملات، اساساً امور مالی جهانی را تغییر داده است، و افراطی ترین، قدرتمندترین و بحث برانگیزترین تجسم آن معاملات فرکانس بالا است.
برای کسانی که خارج از حرم داخلی مالی کمی هستند، HFT می تواند مانند یک جعبه سیاه به نظر برسد، دنیایی نفوذ ناپذیر از الگوریتم های پیچیده و فناوری پیشرفته. هدف این راهنما باز کردن قفل آن جعبه است. ما به اعماق دنیای HFT سفر خواهیم کرد، اجزای اصلی آن را رمزگشایی می کنیم، استراتژی های اصلی آن را بررسی می کنیم، تأثیر آن را بر بازارهای جهانی بررسی می کنیم و در مورد نقش آن در اکوسیستم مالی بحث می کنیم. چه یک متخصص مالی مشتاق باشید، چه یک علاقه مند به فناوری، یا صرفاً یک شهروند جهانی کنجکاو، این مرور جامع درک روشنی از سیستم هایی که اکنون بر شریان های مالی جهان تسلط دارند، ارائه می دهد.
معاملات فرکانس بالا (HFT) چیست؟
HFT در هسته خود زیر مجموعه ای از معاملات الگوریتمی است که با سرعت فوق العاده، نرخ گردش مالی بالا و زیرساخت های فناوری پیچیده مشخص می شود. این فقط در مورد تجارت سریع نیست. این یک رویکرد جامع به بازارها است که به طور کامل بر پایه سرعت ساخته شده است. برای درک واقعی HFT، باید فراتر از یک تعریف ساده نگاه کنیم و ویژگی های تعیین کننده آن را درک کنیم.
تعریف HFT: فراتر از فقط سرعت
در حالی که سرعت مشهورترین ویژگی است، چندین ویژگی کلیدی HFT را از سایر اشکال معاملات الگوریتمی متمایز می کند:
- سرعت های بسیار بالا: شرکت های HFT از فناوری پیشرفته برای اجرای سفارش ها در میکروثانیه یا حتی نانوثانیه استفاده می کنند. کل حلقه تصمیم گیری و اجرا برای حداقل تأخیر بهینه شده است.
- زیرساخت پیشرفته: این شامل هم مکانی سرورها در همان مراکز داده به عنوان بورس اوراق بهادار، استفاده از سریعترین اتصالات شبکه ممکن (مانند برج های مایکروویو و خطوط فیبر نوری اختصاصی) و استفاده از سخت افزار تخصصی است.
- دوره های نگهداری بسیار کوتاه: استراتژی های HFT شامل نگهداری موقعیت ها برای کسری از ثانیه تا چند دقیقه حداکثر است. هدف تسخیر اختلافات قیمتی کوچک و زودگذر است، نه سرمایه گذاری در رشد بلندمدت یک شرکت.
- نسبت های سفارش به تجارت بالا: الگوریتم های HFT اغلب تعداد زیادی سفارش را برای آزمایش عمق بازار یا واکنش به شرایط متغیر قرار می دهند و سپس لغو می کنند. تنها بخش کوچکی از این سفارش ها منجر به یک معامله واقعی می شود.
- حداقل ریسک یک شبه: اکثر شرکت های HFT قصد دارند روز معاملاتی را با یک موقعیت "مسطح" به پایان برسانند، به این معنی که هیچ دارایی قابل توجهی را یک شبه نگه نمی دارند. این امر آنها را از خطرات مرتبط با اخبار بعد از ساعت یا تغییرات بازار محافظت می کند.
تکامل از گودال های معاملاتی به نانوثانیه ها
برای قدردانی از HFT، درک منشاء آن مفید است. قرن ها، تجارت یک تلاش انسانی بود که در عرصه های شلوغ و فریادهای گودال های معاملاتی "اعتراض آشکار" در مکان هایی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) یا بورس کالای شیکاگو (CME) انجام می شد. اطلاعات با سرعت سیگنال دست یا دونده ای که تکه ای کاغذ حمل می کرد، منتقل می شد.
انقلاب دیجیتال همه چیز را تغییر داد. دهه 1980 و 1990 شاهد ظهور پلتفرم های معاملاتی الکترونیکی مانند NASDAQ بود. این تغییر در اوایل دهه 2000 با تغییرات نظارتی در سراسر جهان، مانند Regulation NMS (سیستم بازار ملی) در ایالات متحده و دستورالعمل بازارهای ابزارهای مالی (MiFID) در اروپا، به طور چشمگیری تسریع شد. این مقررات حکم می کرد که معاملات باید با بهترین قیمت موجود در بین تمام بورس های رقیب انجام شود، نقدینگی را تکه تکه می کند اما همچنین یک بازار جهانی متصل به فناوری را ایجاد می کند.
این چشم انداز الکترونیکی جدید به زمین مناسبی برای HFT تبدیل شد. رقابت دیگر بر سر این نبود که چه کسی می تواند بلندتر فریاد بزند، بلکه چه کسی می تواند سریع ترین و هوشمندترین ماشین را بسازد. مسابقه به سوی میکروثانیه آغاز شده بود.
اجزای اصلی یک سیستم HFT
یک سیستم HFT شگفتی مهندسی مدرن است، ماشینی با تنظیم دقیق که در آن هر جزء برای سرعت و قابلیت اطمینان بهینه شده است. این یک رابطه همزیستی بین سخت افزار قدرتمند، نرم افزار پیچیده و شبکه های سریع است.
نیاز به سرعت: زیرساخت و سخت افزار
در HFT، فاصله فیزیکی برابر با زمان است و زمان با ارزش ترین کالا است. زیرساخت فیزیکی برای کاهش هر نانوثانیه ممکن از فرآیند تجارت طراحی شده است.
- هم مکانی: این عمل قرار دادن سرورهای تجاری یک شرکت در همان مرکز داده فیزیکی به عنوان موتور تطبیق بورس - کامپیوتری که سفارش های خرید و فروش را جفت می کند - است. با نزدیکتر بودن از نظر فیزیکی، داده ها مسافت کوتاه تری را طی می کنند و تأخیر را کاهش می دهند. بورس های بزرگ جهانی مراکز داده عظیمی را برای این منظور اداره می کنند، مانند تأسیسات NYSE در ماهوا، نیوجرسی، CME در آرورا، ایلینوی، و بورس اوراق بهادار لندن در اسلاو، انگلستان. طول کابل فیبر نوری که قفسه سرور یک شرکت را به موتور بورس متصل می کند، یک عامل رقابتی حیاتی است.
- زیرساخت شبکه: اتصالات اینترنتی استاندارد بسیار کند هستند. شرکت های HFT برای انتقال داده ها به خطوط فیبر نوری اختصاصی متکی هستند. برای اتصال بورس های از نظر جغرافیایی دور (به عنوان مثال، شیکاگو به نیویورک)، شرکت ها حتی شبکه هایی از برج های مایکروویو ساخته اند. امواج رادیویی سریعتر از نور از طریق فیبر شیشه ای در هوا حرکت می کنند و مزیت سرعت مهمی را برای استراتژی های خاص ارائه می دهند.
- شتاب سخت افزاری: یک CPU استاندارد (واحد پردازش مرکزی) می تواند یک گلوگاه باشد. برای غلبه بر این، شرکت های HFT از سخت افزار تخصصی استفاده می کنند. آرایه های گیت قابل برنامه ریزی میدانی (FPGAs) مدارهای مجتمع هستند که می توانند برای یک کار خاص برنامه ریزی شوند، مانند پردازش داده های بازار یا انجام بررسی های ریسک، بسیار سریعتر از یک CPU با کاربرد عمومی. در برخی موارد، شرکت ها حتی ممکن است مدارهای مجتمع ویژه برنامه (ASICs) خود را طراحی کنند، که تراشه های سفارشی هستند که برای یک هدف و فقط یک هدف ساخته شده اند: تجارت فوق العاده سریع.
مغز عملیات: نرم افزار و الگوریتم ها
اگر سخت افزار سیستم عصبی باشد، نرم افزار مغز است. الگوریتم ها و پشته نرم افزاری مسئول درک بازار و عمل بر اساس آن با سرعت غیرانسانی هستند.
- پردازش داده های بازار: سیستم های HFT به فیدهای مستقیم داده از بورس ها متصل هستند که هر سفارش، لغو و تجارت (معروف به "داده تیک") را پخش می کنند. این مقدار زیادی اطلاعات است. اولین وظیفه نرم افزار تجزیه و نرمال کردن این داده ها در زمان واقعی برای ایجاد یک تصویر دقیق از وضعیت بازار است.
- مدل آلفا (تولید سیگنال): این راز موفقیت است. "مدل آلفا" یا "منطق استراتژی" مجموعه ای از قوانین و مدل های آماری است که فرصت های تجاری را شناسایی می کند. این الگوها، همبستگی ها و ناهنجاری ها را در داده های بازار تجزیه و تحلیل می کند تا سیگنال های خرید یا فروش ایجاد کند. این مدل ها محصول تحقیقات گسترده توسط تیم هایی از ریاضیدانان، آماردانان و فیزیکدانان (که اغلب "کمی" نامیده می شوند) است.
- موتور مدیریت ریسک: سرعت بی حد و حصر می تواند فوق العاده خطرناک باشد. یک الگوریتم سرکش می تواند یک شرکت را در عرض چند ثانیه ورشکست کند. بنابراین یک سیستم مدیریت ریسک قوی غیرقابل مذاکره است. این سیستم بررسی های قبل از تجارت را در نانوثانیه انجام می دهد تا اطمینان حاصل شود که هر سفارشی که به بازار ارسال می شود با محدودیت های داخلی (به عنوان مثال، حداکثر اندازه موقعیت، حداکثر ضرر) و قوانین نظارتی مطابقت دارد. این سیستم به عنوان یک ترمز اضطراری عمل می کند و به طور مداوم قرار گرفتن در معرض کلی شرکت را نظارت می کند.
- سیستم اجرای سفارش: هنگامی که مدل آلفا یک سیگنال ایجاد می کند و موتور ریسک آن را تأیید می کند، سیستم اجرا مسئولیت را بر عهده می گیرد. این سیستم سفارش را با پارامترهای صحیح (قیمت، مقدار، نوع سفارش) ایجاد می کند و آن را از طریق سریعترین مسیر ممکن به بورس ارسال می کند. همچنین چرخه عمر سفارش، از جمله اصلاحات و لغو را مدیریت می کند.
استراتژی های رایج معاملات فرکانس بالا
شرکت های HFT از استراتژی های متنوعی استفاده می کنند که همه برای سود بردن از حرکات کوچک و کوتاه مدت بازار طراحی شده اند. در حالی که جزئیات دقیق بسیار اختصاصی است، آنها عموماً در چندین دسته شناخته شده قرار می گیرند.
بازارسازی
این یکی از رایج ترین استراتژی های HFT است. بازارسازان الکترونیکی با ارائه مداوم قیمت خرید (یک "پیشنهاد") و یک قیمت فروش (یک "درخواست") برای یک دارایی خاص، نقدینگی را به بازار ارائه می دهند. سود آنها از "اختلاف قیمت پیشنهادی" - تفاوت اندک بین این دو قیمت - حاصل می شود. به عنوان مثال، یک بازارساز ممکن است پیشنهاد خرید سهام را با قیمت 10.00 دلار (پیشنهاد) و فروش آن را با قیمت 10.01 دلار (درخواست) ارائه دهد. با خرید موفقیت آمیز در پیشنهاد و فروش در درخواست هزاران یا میلیون ها بار در روز، آنها سود قابل توجهی را جمع می کنند. این استراتژی برای عملکرد بازار ضروری است، زیرا تضمین می کند که همیشه کسی برای خرید یا فروش وجود دارد، که به نوبه خود هزینه های معامله را برای سایر سرمایه گذاران کاهش می دهد.
آربیتراژ آماری
آربیتراژ آماری ("stat arb") شامل استفاده از مدل های آماری برای شناسایی ناهنجاری های قیمت گذاری موقت بین اوراق بهادار مرتبط است. به عنوان مثال، سهام دو بانک بزرگ در یک کشور اغلب به طور هماهنگ حرکت می کنند. اگر قیمت یکی از سهام ها به طور ناگهانی کاهش یابد در حالی که قیمت دیگری ثابت می ماند، یک الگوریتم stat arb ممکن است پیش بینی کند که آنها به زودی به رابطه تاریخی خود باز می گردند. الگوریتم به طور همزمان سهام با قیمت پایین را خریداری می کند و سهام با قیمت بالا را می فروشد و زمانی که قیمت ها به میانگین خود باز می گردند سود می برد. این را می توان برای جفت سهام، ETF ها و اجزای اساسی آنها یا کل سبدهای اوراق بهادار اعمال کرد.
آربیتراژ تأخیر
این خالص ترین بازی با سرعت است. آربیتراژ تأخیر از اختلافات قیمتی برای همان دارایی که در محل های معاملاتی مختلف فهرست شده است، بهره برداری می کند. تصور کنید سهام هم در بورس اوراق بهادار لندن (LSE) و هم در بورس Chi-X Europe معامله می شود. یک سفارش خرید بزرگ در LSE ممکن است لحظه ای قیمت را بالا ببرد. یک شرکت HFT با سریعترین اتصال، این تغییر قیمت را در LSE میکروثانیه ها قبل از اینکه در Chi-X منعکس شود، مشاهده خواهد کرد. در آن پنجره کوچک، الگوریتم شرکت می تواند سهام را در Chi-X با قیمت قدیمی و پایین تر خریداری کند و به طور همزمان آن را در LSE با قیمت جدید و بالاتر بفروشد و سود بدون ریسک کسب کند. این استراتژی قیمت ها را در محل های مختلف مجبور به همگرایی می کند و به کارایی بازار کمک می کند.
استراتژی های رویداد محور
این استراتژی ها برای واکنش به اطلاعات عمومی سریعتر از هر انسانی طراحی شده اند. این می تواند یک انتشار برنامه ریزی شده داده های اقتصادی باشد (مانند ارقام بیکاری یا تصمیمات نرخ بهره) یا اخبار فوری غیرمنتظره (مانند اعلامیه ادغام شرکت یا یک رویداد ژئوپلیتیکی). شرکت های HFT از الگوریتم ها برای تجزیه فیدهای خبری قابل خواندن توسط ماشین از سرویس هایی مانند بلومبرگ یا رویترز استفاده می کنند، یا سیستم های خود را برای واکنش به انتشار دیجیتالی داده های دولتی در لحظه ای که در دسترس قرار می گیرند، قرار می دهند. هدف این است که اولین کسی باشید که بر تأثیر بازار آن اطلاعات جدید معامله می کند.
چشم انداز جهانی HFT
HFT محدود به یک کشور نیست. این یک پدیده جهانی است که خورشید را از سالن های معاملاتی آسیا به اروپا و سپس به قاره آمریکا دنبال می کند. با این حال، فعالیت آن در مراکز مالی کلیدی با زیرساخت و نقدینگی لازم متمرکز است.
مراکز اصلی HFT
- نیویورک / شیکاگو (ایالات متحده آمریکا): این منطقه خانه NYSE، NASDAQ و بازارهای مشتقات عظیم گروه CME است و مرکز تاریخی و فعلی HFT است. مراکز داده در نیوجرسی و ایلینوی از مهمترین قطعات املاک و مستغلات در جهان مالی هستند.
- لندن (بریتانیا): لندن به عنوان پلی بین ساعات معاملاتی آسیا و آمریکا و خانه LSE، مرکز غالب HFT در اروپا است. مراکز داده آن میزبان اکوسیستم وسیعی از شرکت های تجاری و بورس ها هستند.
- توکیو (ژاپن): بورس اوراق بهادار توکیو (TSE) یک مرکز اصلی برای HFT در آسیا است و سرمایه گذاری قابل توجهی در زیرساخت های کم تأخیر برای جذب جریان معاملات الگوریتمی دارد.
- فرانکفورت (آلمان): فرانکفورت که خانه دویچه بورس و بورس مشتقات Eurex است، یکی دیگر از مراکز اصلی اروپایی برای HFT است.
- مراکز نوظهور: شهرهایی مانند سنگاپور، هنگ کنگ و سیدنی نیز به دلیل گسترش HFT در بازارهای جهانی و طبقات دارایی، اهمیت بیشتری پیدا می کنند.
محیط نظارتی: یک وصله کاری جهانی
ناظران در سراسر جهان با نحوه نظارت بر HFT دست و پنجه نرم کرده اند. رویکرد یکنواخت نیست و یک وصله کاری پیچیده از قوانین ایجاد می کند. موضوعات نظارتی کلیدی عبارتند از:
- اقدامات ثبات بازار: به دنبال رویدادهایی مانند "سقوط فلش" سال 2010، بورس ها در سطح جهان "قطع کننده های مدار" را پیاده سازی کردند که به طور خودکار تجارت در یک سهام یا کل بازار را در صورت حرکت قیمت ها خیلی خشونت آمیز در یک دوره کوتاه متوقف می کند.
- کنترل ترافیک سفارش: برخی از ناظران، به ویژه در اروپا تحت MiFID II، اقداماتی را برای جلوگیری از لغو بیش از حد سفارش با اعمال محدودیت در نسبت های سفارش به تجارت معرفی کرده اند.
- مبارزه با دستکاری بازار: ناظران با استراتژی های دستکاری کننده مانند "تقلید" (ثبت یک سفارش بزرگ بدون قصد اجرای آن برای فریب دادن دیگران به تجارت) و "لایه برداری" (ثبت چندین سفارش با قیمت های مختلف برای ایجاد یک تصور نادرست از عمق بازار) برخورد کرده اند.
- افزایش بررسی: نهادهای نظارتی مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) و سازمان اوراق بهادار و بازارهای اروپا (ESMA) سرمایه گذاری زیادی در فناوری کرده اند تا فعالیت های معاملات فرکانس بالا را بهتر نظارت و تجزیه و تحلیل کنند.
بحث بزرگ: بحث ها و مزایای HFT
تعداد کمی از موضوعات در امور مالی به اندازه HFT قطبی هستند. طرفداران آن را یک تکامل طبیعی به سمت بازارهای کارآمدتر می دانند، در حالی که منتقدان آن را یک نیروی خطرناک و بی ثبات کننده می دانند.
استدلال برای HFT: نیرویی برای کارایی بازار
حامیان HFT استدلال می کنند که حضور آن مزایای قابل توجهی را برای همه شرکت کنندگان در بازار ارائه می دهد:
- افزایش نقدینگی: بازارسازان HFT با ارائه مداوم قیمت پیشنهادی و درخواستی، مقدار زیادی نقدینگی را به بازار اضافه می کنند. این امر خرید یا فروش دارایی ها را بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت برای سرمایه گذاران، هم بزرگ و هم کوچک، آسان تر می کند.
- کاهش اختلاف قیمت پیشنهادی: رقابت شدید بین شرکت های HFT به طور چشمگیری اختلاف قیمت پیشنهادی را در بیشتر طبقات دارایی اصلی کاهش داده است. این امر به طور مستقیم هزینه های معامله را برای همه، از سرمایه گذاران خرده فروشی گرفته تا صندوق های بازنشستگی بزرگ، کاهش می دهد.
- بهبود کشف قیمت: الگوریتم های HFT به سرعت اطلاعات جدید را پردازش می کنند و آن را در قیمت های بازار گنجانده اند. این بدان معناست که قیمت ها دقیق تر و منعکس کننده ارزش واقعی یک دارایی در هر لحظه معین هستند، که نشانه یک بازار کارآمد است.
استدلال علیه HFT: یک ریسک سیستمی؟
با این حال، منتقدان به تعدادی از نگرانی های جدی اشاره می کنند:
- بی ثباتی بازار و "سقوط های ناگهانی": سقوط فلش 2010، جایی که میانگین صنعتی داوجونز در عرض چند دقیقه نزدیک به 1000 امتیاز سقوط کرد و سپس بهبود یافت، اغلب به عنوان مثال اصلی خطر HFT ذکر می شود. ترس این است که الگوریتم های متعدد که به روش های پیش بینی نشده با هم تعامل دارند، می توانند حلقه های بازخوردی ایجاد کنند که باعث جابجایی های ناگهانی و شدید بازار می شود.
- یک "مسابقه تسلیحاتی" ناعادلانه: سرمایه گذاری عظیم مورد نیاز برای زیرساخت HFT یک بازار دو لایه ایجاد می کند. منتقدان استدلال می کنند که این امر به گروه کوچکی از شرکت ها یک مزیت غیرقابل عبور نسبت به سرمایه گذاران سنتی می دهد که نمی توانند از نظر سرعت رقابت کنند.
- نقدینگی "شبح": نقدینگی ارائه شده توسط HFT می تواند ناپایدار باشد. در زمان استرس بازار، الگوریتم های HFT برنامه ریزی شده اند تا سفارش های خود را برای جلوگیری از ضرر و زیان حذف کنند. این بدان معناست که نقدینگی می تواند دقیقاً زمانی که بیشتر به آن نیاز است، ناپدید شود و نوسانات بازار را تشدید کند.
- افزایش پیچیدگی: پیچیدگی محض سیستم های HFT و تعاملات آنها باعث می شود که بازار مبهم تر و نظارت بر آن برای ناظران دشوارتر شود و به طور بالقوه اشکال جدیدی از ریسک سیستمی را پنهان کند.
آینده معاملات فرکانس بالا
دنیای HFT در حال تغییر مداوم است که ناشی از نوآوری های تکنولوژیکی و فشارهای رقابتی است. آینده احتمالاً شاهد ظهور چندین روند کلیدی خواهد بود.
ظهور هوش مصنوعی و یادگیری ماشین
از آنجایی که مزیت سرعت ناشی از تأخیر خالص به دست آوردن آن دشوارتر می شود (زیرا ما به حد فیزیکی سرعت نور نزدیک می شویم)، تمرکز به سمت الگوریتم های هوشمندتر تغییر می کند. شرکت ها به طور فزاینده ای از هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) برای توسعه مدل های پیچیده تری استفاده می کنند که می توانند الگوهای پیچیده را شناسایی کنند، با شرایط متغیر بازار سازگار شوند و حرکات قیمت را با دقت بیشتری پیش بینی کنند. این نشان دهنده یک تغییر از جنگ سرعت به جنگ هوش است.
طبقات دارایی جدید
در حالی که سهام ها زمین بازی سنتی برای HFT بوده اند، این استراتژی ها اکنون در بازارهای ارز خارجی (FX)، آتی و درآمد ثابت فراگیر هستند. مرز اصلی بعدی دنیای بی ثبات و تکه تکه ارزهای دیجیتال است، جایی که شرکت های HFT در حال استفاده از تخصص خود در آربیتراژ تأخیر و بازارسازی هستند.
افق محاسبات کوانتومی
با نگاهی به آینده، محاسبات کوانتومی پتانسیل این را دارد که به طور کامل امور مالی کمی را زیر و رو کند. توانایی آن در حل مسائل بهینه سازی پیچیده بسیار فراتر از دسترس رایانه های کلاسیک می تواند منجر به استراتژی های معاملاتی جدید انقلابی و مدل های مدیریت ریسک شود. در حالی که هنوز تا حد زیادی نظری است، این یک توسعه است که شرکت های HFT از نزدیک آن را نظارت می کنند.
نتیجه گیری: تکامل غیرقابل توقف بازارها
معاملات فرکانس بالا چیزی بیش از یک روش معاملاتی است. این تجسم پیشرفت بی امان فناوری به هر گوشه از فعالیت های انسانی است. این نشان دهنده یک تغییر اساسی در ماهیت بازارهای مالی است - از یک عرصه انسان محور به یک اکوسیستم تحت سلطه ماشین. HFT یک شمشیر دولبه است: این امر بدون شک هزینه ها را کاهش داده و کارایی را برای بسیاری افزایش داده است، اما همچنین سطوح جدیدی از پیچیدگی و ریسک سیستمی را معرفی کرده است که ما هنوز در حال یادگیری مدیریت آن هستیم.
همانطور که فناوری به تکامل خود ادامه می دهد، HFT نیز تکامل خواهد یافت. بحث در مورد نقش و تنظیم آن بدون شک ادامه خواهد داشت. اما یک چیز قطعی است: سرعت سرمایه کاهش نخواهد یافت. درک نیروهای معاملات فرکانس بالا دیگر برای هر کسی که به دنبال درک کارکرد اقتصاد جهانی مدرن ما است اختیاری نیست. این زبان بازار در قرن بیست و یکم است - زبانی که به زبان کد نوشته شده و در میکروثانیه ها صحبت می شود.